بسم الله الرحمن الرحیم-نقدی بر مقاله ":وصیت نامه ای نامه امام اعظم رحمت الله علیه- بخش چهارم-درمصر پس انکه متوجه شدن که مانند زمان عباسیان نمیشود زندگانی کرد- واز طرفی دانشمندان مصریکه به غرب میرفتند نبست به افکار غرب توجه نشان میدادندوبخصوص کمکم درغرب نسبت به شناخت اسلام حساسیت پیدا کردند وتوانستند متد وروشهائی برای شناخت اسلام کشف کردند به نظر میرسد بیشتر برای کوبیدن اسلام بوده است ولی باروشهای خاص خودشان ثابت میکردند که فلان حدیث جعلی است وفلان حدیث درست است حتی به حکمت انها رادربعضی حدیث دست پیدا کردند وقبول کردن وبعضی هارا هم گفتند قطعا از رسول اکرم صلواته الله علیهواله والسلم است- ولی ما حکمت انرا نمیدانیم- لذا دانشمندان مصر وحتی الازهر هم مجبور شد به خوداش یک تکانی بدهد بخصوص در مسئله حقوق واقتصاد وسیستمی بودن ایدلوژی که غرب مدتها است بدنبال ان است وبه جائی نرسیده است ولی قوانین انرا کشف کرده است وجالب است که با قوانین اسلام بسیار هماهنگ است من الجمله که باید ازکوچکترین خیر را کشف کند وانرا لحاظ کند وکوچکترین شر را پیدا کند وازان دوری کند- جمعیتی جمع شدن ومنالجملهانها جناب اقای طه حسین بود که بیش ازهمه حساسیتنشان میداد وانها میخواستند پای غرب رابطورکلی از مصر قطع کنند ولی اخلاق عباسی نمیگذاشت ودرضمن حکومت فراماسیونری بود ومیگفت بدون کمک غرب مصرنابود میشود وارتشها همکههمیشه بدنبال بهترین اسلحه هستند نمیتوانستند ازغرب دوری کنند درنتجه این دو باهم باعث میشد که همه سکوت کنند-ان حماعت زور خوداش را زدونتوانست یک سیستم مترقی برای ان روز مصر را بوجود اورد گرچخجست وگریخته هماز روشهای علمی غرب که بدستاش میرسید استفاده میکرد ودرضمن هم غرب را احمق تصور میکردند-تا انکه اتفاقا دانشگاه سوربن فرانسه که از شهرت طه حسین مطلعشده بایک فرد دیگر ویکمترجم ایشان رابه فرانسه دعوت کرد ویک بورس تحقیقاتی دراختیار ان گروه قرار داد- ایشان درفرانسه نگرش اش نسبت به غرب برعکس شد ومتوجه شد که افراد بسیار باهوش وبا گروه مجهز درمسائل ایدلوژی وحقوق.اقتصاد وغیره کار میکنند وبه نتایج دقیق وسودمندهم رسیدهان که کاربرد به روز دارد ومتدوروشهای قابل ملاحظه دست پیدا کردند ومداوم هم در بهبود روشها وعلوم خودشان کوشا هستند ایشان به مصر برگشت وگروهی از الازهر ودانشمندانهای داخلی وانهائیکه درخارج تحصیل کردهاند را گردهم اورد وشروع به تحقیق کردند وپس ازمدتها که مردم هم که کم وبیش از این گروه مطلع بودند ومنتظر بودند نتجه چه میشود بالاخره ایشان روزیبه گروه گفتند ما باید نتجه کارمان را به مردم بگوئیم همه افراد ان گروه مخالفت کردند که ماراتکفیر میکنند وبرچسب فراماسونری میزنند ولی ایشان نپذیرفت ومقاله تاریخی خوداش را دروزنامه چاپ کرد خلاصه ان این است-که انچه قران را بدرستی میفهمیم ومحکمات است درجای خوداش محفوظ وهرچه ازسنت بخوبی درکمیشود وامروزه همبرایما ازلحاظ عقلانی مسجعل است انهم محفوظ وانچه سنت مصری است ومشابه انهم به صورت دیگر درغرب است وکارا است وجامعه نسبت باه انعلاقه شدید دارد انهم محفوظ ولی انجائی که ما اصلا قانون نداریم ویا قانونان امروزه ضعیف است وپاسخگونیست ویا اصلا مزخرف است دراین موارد از قوانین غربی استفاده میکنیمچناچه قوانین دقیق اسلامی کشف شد جایگزین میکنیم ولی این امر متعصبین رابه حرکت اورد که اینها فراماسونر هستند ومیخواهند بعدا تمام قوانین مذهبی راهم غربیکنند بطوریکه ایشان از چاپ ان پشیمانشد وان سازمان متلاشی گشت ارتکازا من یه این اعتقاد رسیدم که تقی زاده خواسته از ایشان تقلید کند ولی ازانجائی که فراماسونری بوده است برای انکه دوستان ارباب خوشش بیاید بخش اسلامی رامطرح نکرده است درحالیکه ایشان از هوش خوبی برخورداربود ومدتها هم طلبه بوده است ولی چون انروز بقول عالمی درب صندوق سنتها به خوبی باز نشده بود که متاسفانه امروزهم تا حدودی همین طوراست فردتصور میکند که اسلام چیزی زیادتر ندارد مطلب استاد اعظم ایتالله مرحوم علامه دهر محمد حسین طباطبائی دارد وقتکه به عقب برمیگردیم میگوئیم کاشکی اسلام حاکم بود ولی زمانی درعصرحاضر هستیم وبه اینده نگاه میکنیم مثلا میگوئیم ازغرب استفاده میکنیم وای بیچارگی است پس از رحلت جانسوز پیامبر اکرم صلواتالله علیه وال والسلم گربیانگیر مسلمان شده است وعلوم نیست کی از خواب غفلت بیرون خواهند امد-ادامهدارد